سینرژی یا هم افزایی چیست؟
سینرژی یا هم افزایی چیست؟
سینرژی یا نام دیگر آن یعنی همافزایی را ما هر روز و هر ساعت ممکن است تماشا کنیم. تعریفی که میتوان از آن داشت یک تعریف کلی است و وقتی وارد جزئیات آن میشویم متوجه قدرت آن خواهیم شد.
کلمهی سینرژی از دو بخش شکل گرفته است. اول کلمهی “syn”که پيشوندي است به معناي “با هم” و”Ergy” به معناي “کار و فعاليت” ميباشد . پس با این حساب میتوان نتیجه گرفت کلمه “synergy” به معناي work/function together يا ” تلاش گروهي” ميباشد [1].
سینرژی چیست؟
زمانی که فکر و ذهن ما فقط به یک موضوع متمرکز باشد و موضوعات بیربط را از ذهن خود خارج کرده باشیم، خیلی زودتر نتیجهی مورد نظرمان را خواهیم گرفت. مقایسه کنید با زمانی که فکر ما نامنظم باشد یا اصطلاحا پخش شده بین چند تا موضوع باشد. مسلما در روش اول نتیجهی بهتری از تمرکز خود بر موضوع خواهید گرفت [2].
حالا تصور کنید چندین فکر به یک موضوع تمرکز کنند. به نظرتان چه اتفاقی رخ میدهد؟ تحقیقات نشان داده است اگر چندین فکر به یک موضوع تمرکز کنند یک همافزایی ایجاد میشود که نتیجهی این همافزایی بیشتر از آن چیزی است که یک فکر بر آن تمرکز میکند؛[3].
همافزایی مثبت و منفی
حال تصور کنید این همافزایی منفی یا مثبت باشد. چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ حتما دیدهاید زمانی که وارد جمعی میشوید و سیستم فکری آنها مثبت است حس آنها نیز به شما انتقال داده میشود. در واقع همافزایی از سیستم فکری افراد ساخته میشود. اما اکثرا سعی میکنند نیت مثبت خود را در این راه بگذارند تا افکار منفی.
عدهای از کارشناسان اعتقاد دارند همافزایی فقط در حوزه کسبوکار کاربرد دارد. اما این موضوع اثبات شده است که زمانی چندین تفکر جمعی به سمت هدفهای دیگر جز مسائل کاری باشد نتیجهبخش خواهد بود.
اگر دو یا چند عامل با هم عمل نمایند که تأثیر نهایی آنها کمتر از نتیجه جمع عمل آنان در حالت مستقل باشد ، این اثر نهایی را سینرژی منفی یا اثر مخالف گوییم و اگر بیشتر شود سینرژی مثبت گوییم؛[4].
شرایط و عوامل بروز و ظهور همافزائی:
- داشتن هدف مشترک؛[5]
- وجود تعامل و داشتن هویت ارزشی و فرهنگی مشترک؛[6]
- ویژگیهای خاصی که قوانین اجتماعی گروه را تعیین میکنند؛[7]
- ساخت هیجانی گروه؛[8]
- برخی از پژوهشگران منبع این انرژی عظیمی که در گروه به وجود میآید را روح ناشی از تعاملات و واکنشهای رو به تصاعدی میدانند که بر اثر وحدت نظر و اشتراک در یک هدف واحد مرتباً افزایش مییابد و نتایجی به بار میآورد که افراد در تنهایی هرگز قادر به انجام آن نیستند؛[9]
- انسجام گروهی؛ تحقیقات نشان میدهد، گروههائی که از انسجام بیشتری برخوردارند، اثر بخشتر میباشند.[10] و انسجام گروهی میتواند علت وجود هم افزائی در میان اعضای گروه گردد.
همافزائی علاوه بر نمودهای مشهود، آنگاه که با ارزشها و اعتقادات و باورهای صحیح یا ناصحیح ترکیب شود، میتواند علاوه بر اینکه بسیار مثبت و مفید باشد، در عین حال خطرناک و بسیار ناراحتکننده باشد که گاهی حتی در انتساب آن به حیطههای رفتارهای انسانی غیر قابل تصور میشود. علم روانشناسی و رفتار سازمانی امروزه از خصوصیت و پدیده همافزائی بهره فراوانی برده و برای تشریح و تبیین اثرِ کارِ گروهی از این واژه استفاده میکند.
سینرژی چه چیزی نیست؟
سینرژی این نیست که دو نفر فقط در کنار یکدیگر کار کنند و بر فعالیت هم هیچ تاثیری نداشته باشند. بلکه هر یک از افراد گروه برای ایجاد سینرژی باید کاری کنند تا نتیجهای متفاوت از فعالیتهای تکی ایجاد شود. نتیجهای که هیچگاه به تنهایی و حتی بدون کار گروهی اینچنینی پدیدار نمیشد. ؛[11]
در چه صورتی هم افزایی ایجاد میشود؟
گفتیم که هر فعالیت دسته جمعی که نتایج معمولی یا پایین دارند، سینرژی محسوب نمیشوند. اما اگر تلاش جمعی به نتایج تصاعدی بینجامد که هیچ یک از اعضا به تنهایی قادر به انجام آن نباشند، هم افزایی کاملی رخ داده است.
قطعاً در ایجاد یک نتیجهی تصاعدی در کارهای تیمی و کار گروهی، باید عوامل نیروبخش و انگیزانندهای وجود داشته باشد تا آنها را به طرف ایجاد هم افزایی سوق دهد. بنابراین، انگیزانندههای هم افزایی، میتوانند به قرار زیر باشند: [12]
-
اهداف مشترک بین اعضا
تصور کنید که یک مجموعه ورزشی بخواهد به سهمیه حضور در المپیک دست پیدا کند. حالا چند نفر از اعضای مجموعه، علاقهای به بازی در سطح جهانی نداشته باشند. آیا چنین گروهی میتواند هم افزایی را به کار بگیرد؟! شاید بتوانند کار گروهی خوبی ارائه دهند، اما به همافزایی نمیرسند.
چون برخی از اعضای تیم، با دیگران همهدف نیستند. حالا تصور کنید که سه شریک کاری که با هم یک واحد تولیدی را راهاندازی کردهاند، میخواهند سهم بزرگی از بازار را نصیب خود کنند. آیا موفق میشوند؟ بلی موفق میشوند و هم افزایی آنها نتیجه بزرگی را در پی خواهد داشت؛ چراکه هدف اصلی هرسه شریک، دستیابی به سهم بیشتر بازار است.
-
هویت ارزشی مشترک بین اعضا
جدا از هدف مشترک، هویت ارزشی هم بر ایجاد هم افزایی نقش دارد. برای مثال، در یک کارگاه تولیدی مبلمان که قرار است ۱۰۰ دست مبل را تا دو ماه دیگر تمام کنند، ۱۰ نفر مشغول به کار هستند که برخیها ایرانیالاصل و برخیها هم غیر ایرانی هستند. این افراد ارزشهای مذهبی، فرهنگی و اخلاقی متفاوتی داشته و در محیط کار اکثراً با هم بر و بحث میکنند. آنها از کار کردن کنار همدیگر راضی نیستند و فعالیت مشترک خود را از روی اجبار میدانند. پس همکاری آنها تنها یک کار گروهی است و به احتمال زیاد، پتانسیل ایجاد نتایج قابل توجه هم افزایی را کسب نخواهند کرد.
-
توانایی تعامل گروهی بالا
ارتباط و تعامل بین اعضا در یک گروه یا تیم و داشتن استراتژی مدیریتی نیز بر ایجاد سینرژی نقش دارد. برخی از افراد بهتر میتوانند با اعضای تیمشان رفتار کنند. اما برخیها تک رویی را بیشتر دوست دارند. پس اینکه تمام اعضا بتوانند با هم تعامل خوبی داشته باشند، قطعاً نتیجه نهایی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
-
نظم گروهی
برخی از گروههای کاری یا غیرکاری، نظم گروهی بالایی دارند. اما برخی از گروهها به اندازه کافی منظم نبوده و اکثراً آشفته هستند. اگر یک استراتژیست وجود داشته باشد و به افزایش نظم اهمیت بدهد ، کارها با سرعت و دقت بالاتری انجام میشود. اما آشفتگی توان گروهی را کاهش داده و از بروز هم افزایی جلوگیری میکند.
-
تمایل به همکاری با دیگران
برخی از افراد، عاشق کارهای گروهی و تیمی هستند. آنها این مهم را درک کردهاند که با قرار گرفتن در یک گروه، بازدهی بالاتری خواهند داشت. اما برخی دیگر از انسانها روحیه متفاوتی داشته و همکاری با تیم را دوست ندارند. اگر تمام افراد یک جمع را افرادی تشکیل دهد که به کارهای تیمی تمایل داشته باشند، امکان ایجاد سینرژی بیشتر خواهند بود.
آیا هم افزایی، همیشه نتایج مثبت ایجاد میکند؟
سینرژی در اثر جمع شدن توان فکری یا فیزیکی افراد ایجاد میشود و ربطی به نوع هدف آنها ندارد. ممکن است یک گروه هدف بسیار مقدس و خدمتگذارانهای داشته باشند و همکاری متقابل آنها به یک سینرژی مثبت تبدیل شود.
اما برخی دیگر از گروهها هدفهای منفی و آسیب زنندهای داشته باشند و در اثر نظم، تعامل و هدف مشترکی که دارند، به یک سینرژی منفی دست پیدا کنند.
پس نمیتوان این مفهوم را صرفاً برای کارهای مثبت به کار گرفت. سینرژی مانند یک چاقوی دو لبه است که اگر افراد در جهت منفی از آن استفاده کنند، نتایج بدی به همراه خواهد داشت. ؛[8]
آیا به صورت فردی هم میتوان از سینرژی استفاده کرد؟
با توجه به تعریف سینرژی که در این مطلب عنوان کردیم، این توان جمع شدهی افراد است که میتواند معنی هم افزایی را ایجاد کند. اما جدا از تعریف علمی و جامعی که برای این مفهوم وجود دارد، میتوان تمرکز حواس بر روی یک نقطه را نیز یک سینرژی به حساب آورد.
به طوری که وقتی تمام حواس، انرژی، توجه و توان ما، فقط و فقط صرف انجام یک کار خاص شود، نتیجه انجام آن کار بسیار عالیتر از زمانی خواهد بود که توان، حواس، تمرکز و انرژی ما روی موضوعات مختلفی پخش شده باشد!
اهميت سينرژي :
آدمي ترکيب موزون از اعضا و قواي مختلف است . گرچه دست ، پا ، گوش ، قلب و هر يک از اعضا و اندام او مستقل ومجزاست، اما تمامي اعضا در ترکيبي هماهنگ و همگون، در خدمت او قرار گرفته اند. اساساً کمال جسم انسان به همين هماهنگي و همراهي اجزا وابسته است .
ناهماهنگي و عدم همراهي هر يک از آنها نقص تلقي شده و جسم را در خدمت اهداف والاي او قرار نمي دهد . از همين روست که آدمي در پرورش و تقويت جسم خويش نيز بايد همه اعضا را در نظر بگيرد ، به کار اندازد و در جهتي واحد قرار دهد .
عدم توجه به يک عضو در مقابسه با اعضاي ديگر و محدود کردن و يا گاه از دست دادن عضوي از بدن ، نتيجه اي جز کاهش توان بدن آدمي ندارد همين امر در مورد هماهنگي و همراهي توان وجودي آدمي نيز صادق است . انسان ، روحي واحد است که از قواي مختلف ، مجزا و حتي در ظاهر مخالف يکديگر تشکيل شده است . شجاعت ، عدالت ، شهوت ، غضب و نظاير آن در انسان وجود دارد ، اما مسئوليت او در اين ميان و آنچه که مسير تکامل و تعالي را برايش هموار ميسازد ، توجه متعادل به تمامي قوا و رعايت اعتدال و دوري از افراط و تفريط است .
اگر تنها به يکي از قوا توجه شود ، ضمن تضعيف قواي ديگر ، با انساني روبرو خواهيم بود که از مرز اعتدال و کمال به دور است .به عنوان نمونه ، توجه صرف به شهوت و غضب ، شجاعت و عدالت را در شخص نابود ميکند و حتي ميتواند آدمي را تا سر حد بهائم به سقوط بکشاند . از سوي ديگر همه جانبه کنار گذاشتن اينها نيز ضمن تخريب قوا و صفات ديگر ، کمال انسان را خدشه دار ميکند . کمال انسان در اين است که همه قواي او به طور همه جانبه وبا هم و در جهت هدفي والا رشد کند ؛[7]
سخن نهایی
گاهی علیرغم وجود برخی از ویژگیهای نامبرده برای ایجاد سینرژی، باز هم گروهها به موفقیتهای بالایی دست پیدا میکنند. بنابراین نمیتوان به صورت قطعی اعلام کرد که حتماً برای سینرژی، باید ویژگیهای عنوان شده وجود داشته باشد.
اما اگر آنها همگی در افراد گروه وجود داشته باشند، نتیجه سینرژی حتمی خواهد بود. شما با برقراری تعامل با دیگران، میتوانید توانایی ایجاد سینرژی را در خود ایجاد کنید.
اگر هم صاحب یک کسب و کار هستید و میخواهید انرژی کارمندان خود را به یک سمت و سوی مشخص سوق دهید، باید سعی کنید که روی مشترکات آنها تأکید داشته و امتیازاتی را برای آنها در نظر بگیرید که هدف مشترکی را در آنها ایجاد کند.
منابع :
[1]. ونوس، داور؛ فرهنگ جامع مدیریت، دانائیفرد، حسن، تهران، هومن- صفّار، 1379، چاپ اول، ص838.
[2]. رضائیان، علی؛ مبانی مدیریت رفتار سازمانی، تهران، سمت، 1381، چاپ سوم، ص221.
[3]. رابینز؛ ص484.
[4]. مجله اینترنتی علوم اجتماعی فصل نو .سال دوم.شماره 50، www.fasleno.com .
[5]. رضائیان؛ ص219.
[6]. همان.
[7]. مجله فصل نو، شماره 50، به نقل از دورکیم.
[8]. همان، به نقل از مورنو.
[9]. همان.
[10]. رابینز؛ ص510.
[11]. رابینز، استیفن پی؛ مبانی مدیریت، علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1381، چاپ چهارم، جلد 2، ص489.
[12]. یزدی، عباس؛ فرهنگ مدیریت رهنما، تهران، رهنما، 1379، چاپ اول، ص696.
دیدگاهتان را بنویسید